قلمرو فکری درس دوازدهم فارسی دوازدهم را در سایت کمک درسی مشاهده می کنید.
جواب قلمرو درس 12 فارسی دوازدهم
خلاصه درس دوازدهم فارسی دوازدهم به شرح زیر می باشد:
سیاوش، فرزند شاه خیره سرِ کیانی، کاووس است که پس از زاده شدن، رستم او را به زابل برده، رسم پهلوانی، فرهیختگی و رزم و بزم به او میآموزد. در بازگشت، سودابه، همسر کاووس شاه، به سیاوش دل میبندد؛ امّا او که آزرم و حیا و پاکدامنی و عفاف آموخته است، تن به گناه نمیسپارد و به همین دلیل سودابه او را متّهم میکند.
شما با مطالعه سوالات نهایی فارسی دوازدهم با جواب از سال 98 تا 1403 می توانید براحتی در امتحان نهایی قبول شوید و حتی نمره 20 بگیرید.
کارگاه متن پژوهی درس 12 فارسی دوازدهم
گذر سیاوش از آتش عنوان درس 12 فارسی دوازدهم می باشد.
قلمرو زبانی صفحه ۱۰۵ فارسی دوازدهم
۱- همانطور که میدانیم با روش های زیر، میتوان به معنای هر واژه پی برد:
– قرار دادن واژه در جمله
– توجّه به روابط معنایی واژگان
اکنون بنویسید با کدام یک از این روش ها میتوان به معنای واژه «اندیشه» در بیت های زیر پی برد؟
الف) چو شب تیره گردد، شبیخون کنیم / ز دل ترس و اندیشه بیرون کنیم
جواب: شبیخون: حمله ناگهانی دشمن در شب (رابطه ترادف) / اندیشه: نگرانی (توجّه به روابط معنایی واژگان)
ب) غلام عشق شو، کاندیشه این است / همه صاحبدلان را پیشه این است
پاسخ: اندیشه: فکر (قرار گرفتن در جمله)
پ) چو بشنید خسرو از آن شاد گشت / روانش ز اندیشه آزاد گشت
جواب: اندیشه: اندوه (توجّه به روابط معنایی واژگان)
۲- بیت زیر را از شیوه بلاغی به شیوه عادی برگردانید.
سرانجام گفت ایمن از هر دوان / نه گردد مرا دل، نه روشن روان
پاسخ: سرانجام [کیکاووس] گفت [نه] دل من نه روشن روان[من] از هر دوان ایمن نگردد.
سرانجام [کیکاووس] گفت دل و روان روشن من از هر دُوان ایمن نگردد.
۳- به جمله های زیر توجّه کنید:
- او در مراغه رصد خانهای بزرگ ساخت. / ساخت: بنا کرد
- آن نامدار، لشکری عظیم ساخت. / ساخت: پدید آورد، درست کرد
- استاد موسیقی، آهنگ زیبایی ساخت. / ساخت: پدید آورد، تصنیف کرد
- او با ناملایمات زندگی ساخت. / ساخت: کنار آمد، سازش کرد
فعل های «گذشت» و «گرفت» در کاربردهای مختلف تغییر معنا میدهند. برای هر یک از معانی آنها جمله ای بنویسید.
پاسخ: زمان به سرعت گذشت
بر دلم گذشت که خبر خوشی در راه است
گذشت، کار بزرگان است
خرش از پل گذشت
من از عهد و پیمان با تو نگذشتم
هر انسانی، روزی میگذرد
روزهای شادی گذشت
تیر از کمان گذشت. من دست برادرم را گرفتم
گرفتم که کارها را درست کردی
غروب جمعه دل آدم میگیرد
عضلات پایم گرفت
نصیحت من در گوش تو نگرفت
آب کاسه درون فریزر گرفت
بهرام، گور خری گرفت
الهی بر عیب های ما مگیر.
قلمرو ادبی صفحه ۱۰۶ فارسی دوازدهم
۱-کنایه را در بیت های زیر مشخّص کنید و مفهوم هر یک را بنویسید.
الف) چو خواهی که پیدا کنی گفتوگوی بباید زدن سنگ را بر سبوی
پاسخ: سنگ بر سبو زدن: کنایه از آزمایش و امتحان کردن
ب) سیاوش سیه را به تندی بتاخت نشد تنگدل، جنگ آتش بساخت
پاسخ: تنگدل شدن: کنایه از ناراحت و غمگین شدن
۲-دو نمونه «مجاز» در متن درس بیابید و مفهوم آنها را بررسی کنید.
پاسخ: خروشیدن آمد ز شهر و ز دشت : شهر مجاز از مردم شهر / دشت مجاز از مردم دشت
جهانی نظاره شده هم گروه: جهان مجاز از مردم جهان.
۳-برای هر یک از زمینه های حماسه، بیت متناسب از متن درس بیابید.
قهرمانی: اگر کوه آتش بود بسپرم / از این تنگ خوار است اگر بگذرم
خرق عادت: چنان آمد اسب و قبای سوار / که گفتی سمن داشت اندر کنار
ملّی: مگر کآتش تیز پیدا کند / گنه کرده را زود رسوا کن
قلمرو فکری صفحه ۱۰۶ فارسی دوازدهم
۱- معنی و مفهوم بیت زیر را به نثر روان بنویسید.
چو او را بدیدند برخاست غو *** که آمد ز آتش برون شاه نو
پاسخ: مردم وقتی سیاوش را دیدند که به سلامت از میان آتش بیرون آمد، فریاد کشیدند و شور و غوغایی به پا شد.
۲-« گذر سیاوش از آتش» را با مضمون بیت زیر مقایسه کنید.
آتش ابراهیم را نبود زیان *** هر که نمرودی است، گو میترسم از آن
پاسخ: هر دو به این نکته اشاره دارند که آتش به بیگناهان آسیب نمیرساند و تنها ستمکاران باید از آن وحشت داشته باشند.
۳- نخست برای هر نمونه، بیتی مرتبط از متن درس بیابید؛ سپس مفهوم مشترک ابیات هر ستون را بنویسید.
پاسخ:
نمونه | بیت متن درس | مفهوم مشترک |
ضربت گردون دون آزادگان را خسته کرد کو دل آزاده ای کز تیغ او مجروح نیست |
سیاوش بدو گفت اندُه مدار کزین سان بود گردش روزگار |
ناسازگاری روزگار با انسانهای آزاده تقدیر گرایی و تأثیر قضا و قدر |
گریز از کَفَش در دهان نهنگ که مردن به از زندگانی به ننگ |
سیاوش چنین گفت کای شهریار که دوزخ مرا زین سخن گشت خوار |
ترجیح مرگ بر ننگ |