معنی درس 4 فارسی هشتم
معنی شعر و کلمات درس 4 فارسی هشتم
نام درس : سفر شکفتن | موضوع : معنی کلمات – معنی شعر | پایه هشتم
معنی شعر و کلمات درس 4 فارسی هشتم
فعالیت نوشتاری درس 4 فارسی هشتم
معنی کلمات سفر شکفتن
درس چهارم : سفر شکفتن صفحه 36
پند: نصیحت انرژی: قدرت رؤیایی: خیالی آرمان: آرزو/ امید منظقی: آنچه از روی منظق باشد استعداد: توانایی جدید: نو طراوت: شادابی مهار: کنترل نفرت: متنفربودن از کسی نصیب: قسمت تصویر: شکل مبادا: هرگز اصول: جمع اصل بنیاد: ریشه |
فراز: بلندی نشیب: سرازیری حکیمی: دانشمندی سرشار: پر خاص: ویژه آداب :جمع ادب: شیوه، رسم آراسته: زیبا اطلاع: خبر نامدار: مشهور شیوع: فاش شدن، پراکنده شدن جهل: نادانی طفل: کودک رسا: واضح، آشکار آبله: نوعی بیماری که به صورت تاول روی پوست ظاهر می شود |
معنی شعر صفحه 42 فارسی هشتم
1- معنی بیت اول : گفتم ( ای امام ) چرا روی زیبای تو از دیده ی من پنهان است؟ او گفت موجود ( دل بستگی تو به دنیا ) همانند حجابی است که مانع دیدن می شود و گرنه چهره ی من آشکار است.
دانش ادبی : نهان و عیان ( قافیه ) / است و است ( ردیف ) / نهان و عیان ( تضاد )
دانش زبانی : بیت دارای پنج جمله است ( گفتم ) ( پنهان است ) ( گفتا) ( هستی که حذف است) ( عیات است ) /از من ( حرف اضافه و متمم ) نهان و پنهان ( مسند ) ورنه ( و اگر نه )
2- معنی بیت دوم : گفتم ( ای امام) عزیز تر از جان نشانی محل اقامت تو را از چه کسی بپرسم؟ گفت : بیهوده به دنبال نشانی هستی ؛ زیرا آن مکان نشان ندارد.
دانش ادبی : نشان چه پرسی ؟ ( پرسش انکاری ) / نشان و بی نشان ( تضاد ) / جانا ( منادا) حرف ندا حذف شده است.
دانش زبانی : که ( ضمیر پرسشی ) / بیت شش جمله است ( گفتم ) ( پرسم ) ( جانا ) ( گفتا ) ( پرسی ) ( است )
3- معنی بیت سوم : گفتم ( ای امام ) برای من غم عشقت از شادمانی دوست داشتنی تر است گفت : در راه پیروی از ائمه غم نیز همانند شادی است.
دانش ادبی : غم شادمان است ( تشخیص ) / غم و شادی در مصرع اول ( تضاد ) که با هم فاصله دارد / غم و شادمان در مصرع دوم ( تضاد و متناقض نما یا دانش ادبی پارادوکس )
دانش زبانی : مرا ( من را ) را حرف اضافه است و من متمم / غم تو ( ترکیب اضافی ) حضور تو / شادمان ( مسند ) / ا ست در مصرع اول حذف شده است به قرینه لفظی و شادمانی در مصرع مسند است.
4- معنی بیت چهارم: گفتم ( ای امام ) جان من از آتش اشتیاق دیدار تو سوخت .گفت : کسی که ( واقعا سوخته عشق ما باشد) ناله واندوهی ندارد.
دانش ادبی : مصرع دوم ( استفهام انکاری )
دانش زبانی : بیت هفت جمله است ( گفتم ) ( سوخت ) ( نهانم است ) ( گفت ) (سوخت ) ( است ) که محذوف ا ست ( است ) در پایان بیت / فغان ( ناله ) و مسند /
5- معنی بیت پنجم : گفتم : ( ای امام ) این نیم جان( ناقابل و بی ارزش ) را از فیض قبول کن . گفت: جان خود را نگه دار زیرا که جان تو خانه عشق ( غم ) امام است.
دانش ادبی : تخلص شاعر در بیت آخر آمده که نام خودش را بیان کرده ( فیض )
دانش زبانی : نگاه دارش ( ش ) ضمیر متصل که به جان بر می گردد/ غم خانه ( ترکیب وصفی مغلوب ) خانه ی غم / ( ز ) مخفف ( از )