گام به گام درس 4 عربی هفتم
جواب تمرینات عربی هفتم درس 4
نام درس : عربی | موضوع : گام به گام | پایه هفتم
جواب تمرینات عربی هفتم درس 4
گام به گام عربی هفتم / درس چهارم/ جواب تمرینات و ترجمه درس ۴ عربی پایه هفتم ؛ جواب صفحه ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ عربی هفتم همراه با معنی متن درس چهارم
معنی صفحه 71 درس چهارم عربی هفتم
در بازار
– أیْنَ ذَهَبْتِ یا أُمَّ حَمیدٍ؟ ای مادر حمید کجا رفتی؟
– ذَهَبْتُ إلَی سوقِ النَّجَفِ. به بازار نجف رفتم.
– هَلِ اشْتَرَیْتِ شَیئاً ؟ آیا چیزی خریدی؟
– نَعَمْ؛ اِشْتَرَیْتُ مَلابِسَ نِسائیَّهً. بله. لباسهای زنانه خریدم.
– أَ ذَهَبْتِ وَحْدَکِ؟ آیا تو به تنهایی رفتی؟
– لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ صَدیقاتی. نه. با دوستانم رفتم.
– کَیفَ کانَتْ قیمَهُ الْمَلابِسِ؛ رَخیصَهً أَمْ غالیَهً؟ قیمت لباسها چطور بود؟ ارزان بود یا گران؟
– مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اشْتَرَیْتُ. مثل ایران فرقی نیست. ولی خریدم.
– فَلِماذَا اشْتَرَیْتِ؟ پس چرا خریدی؟
– اِشْتَرَیْتُ لِلْهَدیَّهِ. برای هدیه خریدم
– ماذَا اشْتَرَیْتِ؟ چه چیزی خریدی؟
– فُسْتاناً وَ عَباءَهً. لباس های زنانه و چادر
– مَلابِسُ جَمیلهٌ! فی أمانِ اللّهِ. لباسهای زیبایی است! (در پناه خدا)
– شُکْراً جَزیلاً؛ مَعَ السَّلامَهِ. بسیار متشکرم. به سلامت
معنی صفحه 72 درس چهارم عربی هفتم
– أیْنَ ذَهَبْتَ یا أَبا حمیدٍ؟ ای پدر حمید کجا رفتی؟
– ذَهَبْتُ إلَی سوقِ النَّجفِ. به بازار نجف رفتم.
– هَلِ اشْتَرَیتَ شَیْئاً؟ آیا چیزی خریدی؟
– نَعَمْ؛ اِشْتَرَیْتُ مَلابِسَ رِجالیَّهً. بله. لباسهای مردانه خریدم.
– أَ ذَهَبْتَ وَحْدَکَ؟ آیا تو به تنهایی رفتی؟
– لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ أَصْدِقائی. نه. با دوستانم رفتم.
– کَیْفَ کانَتْ قیمَهُ الْمَلابِسِ؛ رَخیصَهً أَمْ غالیَهً؟ لباسها چطور بود؟ ارزان بود یا گران؟
– مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اشْتَرَیْتُ. مثل ایران فرقی نیست. ولی خریدم.
– فَلِماذَا اشتَرَیْتَ؟ پس چرا خریدی؟
– اِشْتَرَیْتُ لِلْهَدیَّهِ. برای هدیه خریدم
– ماذَا اشْتَرَیْتَ؟ چه چیزی خریدی؟
– قَمیصاً و سِرْوالاً. پیراهن و شلوار
– مَلابِسُ جَمیلهٌ! فی أمانِ اللّهِ. لباسهای زیبایی است! خداحافظ
– شُکْراً جَزیلاً؛ مَعَ السَّلامَهِ. بسیار متشکرم. به سلامت
ماذا أکَلْتِ؟ معنی: چه چیزی خوردی؟ أکَلْتُ تُفّاحَهً. معنی: سیب خوردم |
ماذا قَرَأْتَ؟ معنی: چه چیزی خواندی؟ قَرَأْتُ أشْعاراً. معنی: قرآن خواندم |
معنی و جواب بدانیم صفحه 73 عربی هفتم
أنا کَتَبْتُ رِسالَهً لِصَدیقی. معنی: من نامه ای برای دوستم نوشتم |
أنا رَفَعْتُ عَلَمَ إیران. معنی: من پرچم ایران را بالا بردم |
أنتَ أخَذْتَ کتاباً مُفیداً. معنی: تو کتاب مفیدی را گرفتی |
أنتِ قَرَأْتِ کتاباً عِلْمیّاً. معنی: تو کتابی علمی خواندی |
جواب تمرین صفحه 74 درس 4 عربی هفتم
🔶 تمرین اول
📘 جملههای زیر را ترجمه کنید؛ سپس زیر فعلهای ماضی خط بکشید.1 – أَیُّها الْمُسافِرُ أ ذَهَبْتَ إلَی الْفُنْدُقِ؟ – لا؛ ذَهَبْتُ إلَی السّوقِ.
معنی : ای مسافر آیا به هتل رفتی؟ – نه؛ به بازار رفتم.
2 – مِنْ أیْنَ أخَذْتَ قَمیصَکَ؟ – أَخَذْتُهُ مِنْ هُناکَ.
معنی : پیراهنت را از کجا گرفتی؟ – از آن جا گرفتمش.
3 – ماذا غَسَلْتِ؟ – غَسَلْتُ وجهی و یدی للوضوء.
معنی : چه چیزی شُستی؟ – صورت و دستم را برای وضو شستم.
4 – ماذَا اشْتَرَیْتِ؟ – اِشْتَرَیْتُ فُسْتاناً وَ عَباءَهً.
معنی : چه چیزی خریدی؟ – پیراهن زنانه و چادر خریدم.
🔶 تمرین دوم _ ثانی
📘 گزینۀ درست را انتخاب کنید.
۱ – چند سیب خوردی؟ دو سیب خوردم. (خوردی / خوردم)
۲ – آیا تو هدیهات را گرفتی؟ (گرفتی / گرفتم)
۳ – تو دوستت را یاد کردی. (یاد میکنم / یاد کردی)
۴ – آیا تو پرچم را بالا بردی؟ (بالا بردم / بالا بردی)
۵ – من لباسهایم را شستم. (شستم / شستی)
معنی الاربعینیات صفحه 75 درس چهارم عربی هفتم
حِواراتٌ فی مَسیرَهِ الْأَربَعینَ الْحُسَینیِّ عِندَ الشُّرطیِّ
گفت و گو در مسیر اربعین حسینی نزد پلیس
– اَلشُّرطیُّ : أَینَ جَوازُکَ؟
پلیس: گذرنامه ات کجاست؟
– اَلزّائِر : هٰذا جَوازی.
زائر: این گذرنامه من است
– اَلشُّرطیُّ : هَل عِندَکَ تَأشیرَهٌ؟
پلیس : آیا گذرنامه نزد توست؟
– اَلزّائِر : نَعَم، عِندی.
زائر: بله ، نزد من است
– اَلشُّرطیُّ : کَم یَوماً بَقیتَ هُنا فِی الْکاظِمیَّه؟
پلیس: چند روز اینجا در کاظمیه ماندی؟
– اَلزّائِر : یَوماً واحِداً.
زائر: یک روز
– اَلشُّرطیُّ : کَم عَدَدُکُم؟
پلیس: شما چند نفر هستید؟
– اَلزّائِر : نَحنُ اثْناعَشَرَ زائِراً.
زائر: ما دوازده تا زائر هستیم.