گام به گام درس 4 عربی هشتم
- جواب تمرینات درس چهارم عربی هشتم
- معنی صفحه 49 درس 4 عربی هشتم
- معنی صفحه 50 درس 4 عربی هشتم
- جواب صفحه 51 درس چهارم عربی هشتم
- ترجمه صفحه 53 درس چهارم عربی هشتم
- ⭕ جواب تمرین صفحه 53 درس چهارم عربی هشتم
- جواب تمرین صفحه 54 درس چهارم عربی هشتم
- جواب تمرین صفحه 55 درس چهارم عربی هشتم
- جواب تمرین صفحه 56 درس چهارم عربی هشتم
- ترجمه صفحه 57 درس 4 عربی هشتم
- جواب تحقیق کنید صفحه 58 درس چهارم عربی هشتم
- ترجمه صفحه 59 و 60 درس 4 عربی هشتم
جواب تمرینات درس چهارم عربی هشتم
نام درس : درس چهارم | موضوع : حل تمرینات | پایه هشتم
جواب تمرینات درس چهارم عربی هشتم
در قسمت زیر میتوانید جواب و معنی عربی هشتم درس چهارم را مشاهده نمایید. گام به گام عربی هشتم درس چهارم / ترجمه و جواب صفحه های ۴۸ و ۴۹ و ۵۰ و ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ و ۵۴ و ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ و ۵۸ و ۵۹ و ۶۰ پاسخ تمرینات درس ۴ عربی هشتم
معنی صفحه 49 درس 4 عربی هشتم
تجربه جدید
معنی : یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
کانَ فَرَسٌ صَغیرٌ مَعَ أُمِّهِ فی قَریَهٍ. قالَتْ أُمُّ الْفَرَسِ لِوَلَدِها:
معنی : اسب کوچکی با مادرش در روستایی بود. مادر اسب به بچهاش گفت:
«نَحنُ نَعیشُ مَعَ الْإنسانِ وَ نَخدِمُهُ؛ لِذا أَطلُبُ مِنْکَ حَمْلَ هٰذِهِ الْحَقیبَهِ إلَی الْقَریَهِ الْمُجاوِرَهِ.»
معنی : «ما با انسان زندگی میکنیم و به او خدمت میکنیم. بنابراین از تو میخواهم که این کیف را به روستای مجاور (همسایه) ببری.»
هوَ یَحْمِلُ الْحَقیبَهَ وَ یَذْهَبُ إلَی الْقَریَهِ الْمُجاوِرَهِ.
معنی : او کیف را بر میدارد و به سوی روستای مجاور میرود.
فی طَریقِهِ یُشاهِدُ نَهْراً. یَخافُ الْفَرَسُ وَ یَسْأَلُ بَقَرَهً واقِفَهً جَنْبَ النَّهرِ:
معنی : در راهش رودی را میبیند. اسب میترسد و از گاوی که کنار رود ایستاده، میپرسد:
«هَلْ أَقدِرُ عَلَی الْعُبورِ؟»: الْبَقَرَهُ تَقولُ: «نَعَم؛ لَیسَ النَّهْرُ عَمیقاً.»
معنی : «آیا میتوانم عبور کنم؟» گاو میگوید: «بله؛ رود عمیق نیست.»
یَسْمَعُ سِنجابٌ کَلامَهُما وَ یَقولُ: «لا؛ أیُّهَا الْفَرَسُ الصَّغیرُ، أنتَ سَتَغْرَقُ فِی الْماءِ، هٰذَا النَّهرُ عَمیقٌ جِدّاً. عَلَیْکَ بِالرُّجوعِ. أَ تَفهَمُ؟»
معنی : سنجاب حرف آنها را میشنود و میگوید: «نه؛ ای اسب کوچک تو در آب غرق میشوی» این رود بسیار عمیق است. تو باید برگردی. آیا میفهمی؟
وَلَدُ الْفَرَسِ یَسْمَعُ کَلامَ الْحَیَوانَینِ وَ یَقولُ فی نَفْسِهِ: «ماذا أَفْعَلُ یا إلٰهی؟!»
معنی : بچه اسب حرف دو حیوان را میشنود و با خود میگوید: «خدایا چه کار کنم؟!»
معنی صفحه 50 درس 4 عربی هشتم
فَیَرْجِعُ إلی والِدَتِهِ وَ یَبْحَثُ عَنِ الْحَلِّ.
معنی : به سوی مادرش بر میگردد و به دنبال راه حل میگردد.
اَلْأُمُّ تَسْألُهُ: «لِماذا رَجَعْتَ؟!»
معنی : مادر از او میپرسد: «چرا برگشتی؟»
یَشْرَحُ الْفَرَسُ الْقِصَّهَ وَ تَسْمَعُ الْأُمُّ کَلامَهُ. اَلْأُمُّ تَسأَلُ وَلَدَها:
معنی : اسب قصه را توضیح میدهد و مادر حرف او را میشنود. مادر از بچهاش میپرسد:
«ما هوَ رَأْیُکَ؟ أَ تَقْدِرُ عَلَی اَلْعُبورِ أَمْ لا؟ مَنْ یَصْدُقُ؟ وَ مَنْ یَکْذِبُ؟»
معنی : «نظر تو چیست؟ آیا میتوانی عبور کنی یا نه؟ چه کسی راست میگوید؟ و چه کسی دروغ میگوید»
ما أَجابَ الْفَرَسُ الصَّغیرُ عَنْ سؤالِها … لٰکِنَّهُ قالَ بَعدَ دَقیقَتَینِ:
معنی : اسب کوچک به سوال او جواب نداد. اما بعد از دو دقیقه گفت:
«اَلْبَقَرَهُ تَصْدُقُ وَ السِّنجابُ یَصدُقُ أَیضاً. اَلْبَقَرَهُ کَبیرَهٌ وَ السِّنْجابُ صَغیرٌ. کُلٌّ مِنهُما یَقولُ رَأیَهُ. فَهِمتُ الْمَوضوعََ».
معنی : «گاو راست میگوید و سنجاب هم راست میگوید. گاو بزرگ است و سنجاب کوچک است. هر یک از آنها نظرش را میگوید. موضوع را فهمیدم.»
یَفْهَمُ الْفَرَسُ الصَّغیرُ کَلامَ أُمِّهِ وَ یَذْهَبُ إلَی النَّهرِ وَ یُشاهِدُ الْبَقَرَهَ وَ السِّنجابَ مَشغولَینِ بِالْجَدَلِ.
معنی : اسب کوچک سخن مادرش را میفهمد و به سوی (نهر) رود میرود و میبیند که گاو و سنجاب مشغول بحث (جدل) هستند.
اَلبَقَرَهُ: «أنا أَصدُقُ وَ أَنتَ تَکذِبُ.»
معنی : گاو: «من راست میگویم و تو دروغ میگویی.»
اَلسِّنجابُ: «لا؛ أنَا أَصدُقُ وَ أَنتِ تَکذِبینَ.»
معنی : سنجاب: «نه من راست میگویم و تو دروغ میگویی.»
یَعْبُرُ الْفَرَسُ ذٰلِکَ النَّهرَ بِسُهولَهٍ؛ ثُمَّ یَرْجِعُ وَ یَفْرَحُ لِلتَّجرِبَهِ الْجَدیدَهِ.
معنی : اسب به راحتی از آن رود میگذرد سپس بر میگردد و به خاطر تجربه جدید خوشحال میشود.
جواب صفحه 51 درس چهارم عربی هشتم
1- این پسر کوچک با ماشین بازی میکند.
2- آن زن به خانوادهاش سود میرساند.
3- ما قرآن میخوانیم.
4- ما به خانه خدا میرویم.
ترجمه صفحه 53 درس چهارم عربی هشتم
📘 * جملههای زیر را ترجمه کنید.
1- أَنتَ تَجلِسُ عَلَی الْأَرضِ وَ والِدَتُکَ تَجلِسُ عَلَی الْکُرسیِّ.
معنی : تو روی زمین مینشینی و مادرت روی صندلی مینشیند.
2- أُختی تَقولُ لی: «؟ یا أَخی، أَ أَنتَ تَقولُ الْحَقَّ؟»
معنی : خواهرم میگوید: «ای برادرم، آیا تو حقیقت را می گویی؟»
⭕ جواب تمرین صفحه 53 درس چهارم عربی هشتم
🔶 تمرین اول
📘 با توجّه به متن درس، جملههای درست و نادرست را معلوم کنید.
معنی تمرین اول درس ۴ عربی هشتم
۱ – مادر اسب از فرزندش خواست کیف پر از طلا را حمل کند
۲ – مادر اسب گفت: گاو بزرگ است و سنجاب کوچک
۳ – گاو به اسب گفت: تو در رود غرق میشوی
۴ – سنجاب و گاو هردو در حرفشان صادق بودند
۵ – اسب از رود به آسانی عبور کرد.
جواب تمرین صفحه 54 درس چهارم عربی هشتم
🔶 تمرین دوم _ ثانی
📘 جملههای زیر را با توجّه به تصویر ترجمه کنید.
معنی: این مرد قبرهای شهیدان را میشوید. | معنی: این زن قبرهای شهیدان را میشوید. |
معنی: .ما برای حفظ نظافت طبیعت به کوه میرویم. |
جواب تمرین صفحه 55 درس چهارم عربی هشتم
🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘 جملههای زیر را ترجمه کنید؛ سپس زیر فعل مضارع خط بکشید.
1 – وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ
معنی : و هر که سپاسگزار باشد (شکر کند)، برای خودش شکر می کند.
2 – أَ أَنتَ تَجْمَعُ الْأَخْشابَ أَمْ أُخْتُکَ تَجْمَعُ؟
معنی : آیا چوب ها را جمع می کنی یا خواهرت جمع می کند؟
3 – جَدّی ما طَلَبَ مِنّا مُساعَدَهً وَ جَدَّتی تَطلُبُ الْمُساعَدَهَ.
معنی : پدربزرگم از ما کمک نخواست و مادربزرگم کمک خواست.
4 – والِدُنا یَعْمَلُ فِی الْمَصْنَعِ وَ والِدَتُنا تَعْمَلُ فِی الْمَکْتَبَهِ.
معنی : پدر ما در کارگاه (کارخانه) و مادر ما در کتابخانه کار می کند.
🔶 تمرین چهارم _ الرابع
📘ترجمه کنید
عربی | فارسی | عربی | فارسی |
قَدَرْتَ | توانستی | ما قَدَرْتَ | نتوانستی |
یَسْأَلُ | میپرسد | سَیَسْأَلُ | خواهد پرسید |
نفَْتحَُ | باز میکنیم | سَوفَ نفَْتحَُ | باز خواهیم کرد |
طَرَقَتْ | کوبید | تَطْرُقُ | میکوبد |
فَهِمْتُ | فهمیدم | سَأَفهَمُ | خواهم فهمید |
شَرِبْنا | نوشیدیم | نَشْرَبُ | مینوشیم |
جواب تمرین صفحه 56 درس چهارم عربی هشتم
🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘 گزینه مناسب را انتخاب کنید. (معنی قرار گرفته شده!)
معنی 1- آیا تو آن معلم را ……….. ای برادرم؟ (میشناسی / میشناسی)
معنی 2- آیا تو تنهایی …………. به آزمایشگاه خواهرم؟ (میرود / میروی)
معنی 3- ما سه روز پیش به باغ ………. (رفتیم / میرویم)
معنی 4- من هفته آینده به کشورم …….. (برخواهم گشت / برگشتم)
معنی 5- عاقل به راست و چپ ……….سپس از خیابان عبور میکند. (نگاه میکنیم / نگاه میکند)
🔶 تمرین ششم _ السادس
📘 در گروههای دو نفره مکالمه کنید.
1- فی ساحه فردوسی
2- المَحفَظه (الحقیقه)
3- ثَمانَیه
4- لا
5- نعم
ترجمه صفحه 57 درس 4 عربی هشتم
📘 بخوانید و ترجمه کنید.
1 – لا خَیرَ فی قَوْلٍ إلّا مَعَ الْفِعْلِ.
معنی : در گفتار هیچ خیری نیست مگر با کار (همراه) باشد.
2 – اَلسُّکوتُ ذَهَبٌ وَ الْکَلامُ فِضَّهٌ.
معنی : سکوت طلاست و سخن، نقره.
3 – أَکْثَرُ خَطایَا ابْنِ آدَمَ فی لِسانِهِ.
معنی : بیشتر خطاهای آدمیزاد در زبان اوست.
4 – اَلْکَلامُ کَالدَّواءِ. قَلیلُهُ یَنْفَعُ و کَثیرُهُ قاتِلٌ.
معنی : حرف مانند داروست. کم آن مفید است. (سود میرساند) و زیاد آن کشنده است.
5 – غَضَبُ الْجاهِلِ فی قَولِهِ وَ غَضَبُ الْعاقِلِ فی فِعْلِهِ.
معنی : خشم نادان در گفتار اوست و خشم عاقل در کار او.
جواب تحقیق کنید صفحه 58 درس چهارم عربی هشتم
📘تحقیق کنید و چند بیت شعر یا جمله حکیمانه به عربی درباره پیام درس بیابید.
-فَکِّر ثُمَّ انطِق، قَدِّر ثُمَّ اقطَع.
معنی: فکر کن سپس سخن بگو، اندازه بگیر سپس ببر.
-العفو ألذّ من الانتقام. والعمل أمتع من الفراغ. والقناعه اأعظم من المال. والصحّه خیرٌ من الثّروه!
معنی: بخشیدن از انتقام شیرین تر است. کار لذت بخش تر از بیکاری است. قناعت از پول بالاتر است و سلامتی بهتر از ثروت است.
-لا تنه عن خلق وتأتی مثله عار علیک إذا فعلـت عظیـم
معنی: هیچ اخلاقی را نهی نکن و بعد مانند آن را انجام بده اگر این کار را انجام دهی بر تو ننگ است..
-عن المرء لا تسأل وسل عن قرینه فـکــل قـریــن بالـمـقـارن یـقـتـدی
معنی: از مرد نپرس بلکه بپرس دوست و همنشین او کیست چرا که دوستان از هم تأثیر می پذیرند.
ترجمه صفحه 59 و 60 درس 4 عربی هشتم
معنی: گفت و گو بین دو زائر در راه کربلا
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : أَ أَنتَ تَعرِفُ مَتیٰ نَصِلُ إلیٰ کَربَلاء؟
معنی: زائر ایرانی : آیا تو می دانی کی به کربلا می رسیم؟
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : نَعَم؛ بَعدَ ساعَهٍ. أَ أَنتَ جِئتَ مِن إیران؟
معنی: زائر عراقی : بله؛ یک ساعت بعد. آیا تو از ایران آمدی؟
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : نَعَم؛ أنا مِن إیران.
معنی: زائر ایرانی : بله؛ من اهل ایران هستم(من ایرانی هستم)
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : وَ مِن أَیِّ مَدینَهٍ؟
معنی: زائر عراقی : و اهل کدام شهری؟
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : مِن مَدینَهِ قُم. أَ أَنتَ جِئتَ إلیٰ إیران أیضاً؟
معنی: زائر ایرانی : اهل شهر قم. آیا تو نیز به ایران آمدی؟
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : نَعَم؛ جِئتُ مَرَّتَینِ إلیٰ إیران وَ شاهَدْتُ الْمُدُنَ الْمُقَدَّسَهَ.
معنی: زائر عراقی : بله؛ دوبار به ایران آمدم و شهرهای مقدس را دیدم.
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : کَیفَ کانَتْ سَفرَتُکُم إلیٰ إیران؟
معنی: زائر ایرانی : سفرتان به ایران چطور بود؟
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : کانَتْ طَیِّبَهً؛ لِأَنَّ الشَّعْبَ الْإیرانیَّ شَعبٌ مِضیافٌ.
معنی: زائر عراقی : خوب بود. زیرا ملّت ایران(ایرانی)ملّت مهمان دوستی است.
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : وَ کَذٰلِکَ الشَّعْبُ الْعِراقیُّ شَعبٌ مِضیافٌ.
معنی: زائر ایرانی : و ملّت عراق(عراقی)هم همینطور، ملّت مهمان دوستی است.
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : اَلْحَمدُ لِلّٰهِ. أ تَذهَبُ إلیٰ کَربَلاء؟
معنی: زائر عراقی : خدا را شکر. آیا به کربلا می روی؟
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : نَعَم؛ أنا أَمْشی مِنَ النَّجَفِ إلیٰ کَربَلاء.
معنی: زائر ایرانی : بله؛ من از نجف به کربلا پیاده می روم.
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : أنتَ ضَیفُناَ الْعَزیزُ فی مَوکِبِ الْإمامِ الرِّضا (ع) حَتّی تَرجِعَ.
معنی: زائر عراقی : تو مهمان عزیز ما در ایستگاه خدمات رسانی امام رضا (ع) هستی تا برگردی.
– اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ : طوبیٰ لِلشَّعبِ الْعِراقیِّ لِهٰذِهِ الضّیافَهِ!
معنی: زائر ایرانی : خوش به حال ملّت عراق به خاطر این مهمانی.
– اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ : نَحنُ فی خِدمَهِ الْمُحِبّینَ لِأَهلِ الْبَیتِ.
معنی: زائر عراقی : ما در خدمت دوستداران اهل بیت هستیم.