معنی لغات درس ۱ فارسی ششم که عنوان درس معرفت آفریدگار می باشد را در سایت کمک درسی مشاهده می کنید.
معنی درس معرفت آفریدگار فارسی ششم
این همه خلق را که شما ببینید، بدین چندین بسیاری، این همه را خالقی است که آفریدگار ایشان است و نعمت بر ایشان از وی است. آفریدگار را بباید پرستیدن و بر نعمت او سپاسداری باید کردن.
معنی: این همه آدمهایی که میبینید، همه اینها آفرینندهای دارند که آنها را آفریده است و به همه آنها نعمتهای زیادی بخشیده است. شایسته است که خداوند را ستایش کنیم و نسبت به نعمتهای او شکرگزار باشیم.
اندیشه کردن اندر کار خالق و مخلوق، روشنایی افزاید اندر دل و غفلت از این و نااندیشیدن، تاریکی افزاید اندر دل و نادانی، گمراهی است.
معنی: اندیشیدن و فکر کردن در کار خدا و آفریدههایش، به دل روشنی میدهد و بیتوجهی به آن و فکرنکردن به آن باعث گمراهی و نادانی انسان میشود.
باد بهاری وزید از طرف مرغزار *** باز به گردون رسید، ناله هر مرغ زار
معنی: باد بهاری از سمت چمنزار وزید و دوباره آواز سوزناک پرندگان به آسمان بلند شد.
خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع *** ناله موزون مرغ، بوی خوش لاله زار
معنی: بلند شو و قدردان فصل بهار و آواز پرندگان و بوی خوش گلها در دشت لاله باش.
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند *** بلبل و قمری چه خواند؟ یاد خداوندگار
معنی: گلها و برگها در حال ستایش خداوند هستند. بلبل و قمری در آواز خود چه میخوانند؟ یاد و ستایش خداوند.
برگ درختان سبز در نظر هوشیار *** هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
معنی: از نظر انسان خردمند و دانا هر برگ درخت مانند دفتری است که بزرگی خداوند را به ما میشناساند.
معنی کلمات درس معرفت کردگار فارسی ششم
خلق: مردم، انسان، آفریده
پرستیدن: عبادت کردن، ستایش کردن
سپاس داری: سپاس گزاری، شکرگزاری
مخلوق: خلق شده، آفریده شده
غفلت: بی خبری، فراموشی کردن
مرغزار: چمنزار، سبزه زار
گردون: آسمان
زار: ناتوان، نالان
خیز: برخیز، بلند شو
غنیمت شمار: قدر فرصت را دانستن
جنبش: حرکت و تکان
ربیع: بهار
موزون: آهنگین، دارای وزن
لاله زار: جایی که لاله فراوان می روید
قُمری: نوعی پرنده کوچکتر از کبوتر
هوشیار: باهوش، عاقل
دفتر: در اینجا منظور کتاب است
معرفت: شناخت، دانش
کردگار: آفریننده، خالق
هم خانواده درس معرفت افریدگار فارسی ششم
فکرت: افکار
فضل: فاضل
معرفت: عرفان – معارف
غفلت: غافل
خلق: مخلوق – خالق
مخالف کلمات درس اول فارسی ششم
هوشیار: بی هوش
پرسیدن: نپرسیدن
سپاس داری: ناشکری
باد ربیع: بادپاییزی
باید: نباید
اندیشه کردن: فکر نکردن
روشنایی: تاریکی
غفلت: باخبری (خبر داشتن)
افزاید: کم کردن
نادانی: دانایی
گمراهی: هدایت شده
ناله: آواز شادی