گام به گام نگارش ششم درس 3
جواب درس سوم ششم ابتدایی
نام درس : هوشیاری | موضوع : گام به گام درسی | ششم ابتدایی
جواب درس سوم ششم ابتدایی
گام به گام نگارش ششم / درس سوم :: هوشیاری / پاسخ درس سوم نگارش ششم – جواب املا و دانش زبانی و واژه آموزی، کارگاه نویسندگی و درک متن و هنر و سرگرمی صفحه 24 و 25 و 26 و 27 و 28 درس 3 نگارش کلاس ششم.
املا و دانش زبانی صفحه 24 نگارش ششم
📘1 مانند نمونه، هم خانواده ی هر یک از واژهها را بنویسید.
جواب صفحه 25 نگارش ششم
📘 2 با توجه به متن درس، جمله هایی را که واژههای (قصد – آزرده خاطر – زهر آلود ) در آنها به کار رفته است بنویسید
پاسخ :
📙 در زمان قدیم، پادشاهی بود که به شکار و گردش علاقه داشت و پیوسته به قصد شکار، اسب می تاخت و کمند در گردن حیوانات می انداخت.
📙 پادشاه از آن حرکت، آزرده خاطر گشت و جام را زیر کوه گرفت تا مالامال شود و خواست که به لب رساند.
📙 چشمه ای دید که آب از آن، قطره قطره بیرون می آمد و اژدهایی بر لب آن چشمه مرده و حرارت آفتاب در وی اثر کرده است و آب دهان زهر آلودش با آب چشمه مخلوط می شود و قطره قطره از کوه فرو می چکد.
3 مانند نمونه کامل کنید:
3. آبادی : | این منطقه، منطقه آبادی است. ⬅ به معنای منطقه خوش آب و هوا و پر از سکنه |
کی به آبادی می رسیم ⬅ به معنای روستا |
آبی : | آسمان آبی است ⬅ به معنای رنگ آبی |
عجب آبی است آب چشمه! ⬅ به معنای آب |
جواب صفحه 26 نگارش ششم
📘1 داستان درس را در یک بند خالصه کنید و نام جدیدی برای آن انتخاب کنید.
پاسخ : در زمان قدیم پادشاهی بود که به شکار و گردش بسیار علاقه داشت و یک بازداشت که او خیلی دوست می داشت روزی او به شکار می رود آهویی را دنبال می کند خسته و تشنه میشود کوهی میبیند که آب از آن فرو می چکد جامی را که داشت آن را پر کرد و خواست بنوشد اما باز با پرهایش نگذاشت آب را بنوشد و دوباره جام را پر از آب کرد و (باز) نگذاشت بنوشد پادشاه عصبانی شد و او را کشت درهین لحظه رکاب دار پادشاه می آید و می رود بالای کوه تا برای پادشاه آب بیاورد او دید یک اژدهایی بالای چشمه مرده و آب دهانش با آب چشمه مخلوط میشود رکاب دار این ماجرا را به پادشاه تعریف کرد و پادشاه از کشتن باز ناراحت شد.
📘 الف) جاهای خالی را با واژه های دلخواه پر کنید
الف) مادر بزرگ همیشه می گفت: «اگر برای کسی کاری می کنی، به ….خاطر رضای خدا کن…. ، به رخ کشیدن یک جور ….توهین…. است و اگر منت بگذاری کار قشنگت ….ارزشی نخواهد داشت….».
مادر بزرگ می گفت: «لازم نیست وقتی کار خوبی می کنی، داد بزنی، لازم نیست ….به همه بگی…. و ….همه…. را خبر کنی». می گفت: «کار خوب مثل ….آب رودخانه…. است. خودش منتشر می شود».
جواب کارگاه نویسندگی صفحه 27 درس سوم نگارش ششم
📘 شرح حال خود را در یک بند بنویسید (جای خالی ها را خودتان پر کنید).
من در دهم دی ماه سال ۱۳۸۸ در بیمارستان شهر ……. به دنیا آمدم و در شهر ………. زندگی می کنم. اسم من ……… است و اکنون کلاس ششمی هستم، دوستانم به می گویند تو خیلی مهربان هستی و مرا به آراستگی و منظم بودن می شناسند.
خوشایند ترین اتفاق زندگی من این بود که در کلاس پنجم با رتبه عالی شاگرد اول شدم و همه اعضای خانواده به من افتخار می کردند و بدترین دوره زندگی ام نیز الان می باشد زیرا به خاطر شیوع بیماری جان مردم به خطر افتاده و ما باید به صورت غیر حضوری درس بخوانیم.
یکی از تفریحات من این است که همیشه ورزش می کنم. من دوست دارم در آینده یک جانورشناس خیلی معروف شوم. غذای مورد علاقه من ماکارونی است و من رنگ آبی و قرمز را خیلی دوست دارم.
جواب صفحه 28 نگارش ششم
📘 بعد از یک مهمانی ظرف ها در آشپزخانه درباره آداب غذا خوردن مهمان ها در حال صحبت بودند گفتگوی آنها را بنویسید
پاسخ : قابلمه می گوید: در من غذا می ریزند و روی آتش می گذارند تا بسوزم که غذای آنها آماده شود ظرف می گوید: در من غذای آماده می ریزند تا بخورند قاشق می گوید: در کله ی من غذا را می خورند لیوان می گوید: در من آب دوغ نوشابه و… می نوشند.
یا | قاشق گفت : بعد از همه ی این ها باید در هنگام غذا خوردن با یکدیگر نباید صحبت کرد.
📘 مفهوم ضرب المثل صفحه ۲۸ کتاب نگارش فارسی ششم دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت می زند نادان دوست در یک بند توضیح دهید
پاسخ : یعنی کسانی که در ظاهر ما آن ها را دشمن می دانیم جاهایی به ما کمک می کنند اصلا ما از آن ها انتظار نداشتیم ولی کسانی که ما از آن ها انتظار داشتیم ما را رها کردن و به راه نادرست کشانند