گفتگو با سارا ساعدی نابغه اردبیلی کنکور ۱۴۰۱ | سارا ساعدی کنکور ۱۴۰۱ | سارا ساعدی نابغه اردبیلی | را موفقیت سارا ساعدی چیست | چگونه در کنکور تجربی قبول شد
سارا ساعدی در خصوص چگونگی ثبت نام در این آزمون گفت: من از پایه اول ابتدایی به چهارم، از پایه چهارم به هفتم و از پایه هفتم به نهم به صورت جهشی درس خوانده ام اما دوره دوم دبیرستان را به صورت عادی تحصیل کرده و اکنون با ۱۳ سال سن داوطلب کنکور می باشم.
ساعدی در خصوص آزمون کنکور تجربی امسال گفت: به نظر من سوالات دروس عمومی نسبت به سال گذشته راحت تر بود اما در دروس تخصصی، درس زیست شناسی سخت تر شده بود و سوالات شیمی در سطح سوالات سال ۹۹ بود و فکر میکنم آزمون را خوب نوشته ام.
وی در توصیه به هم سن و سالان خود گفت: اگر احساس می کنید که از طریق پیگیری علاقه و استعداد خود موفق خواهید شد، زیاد به درس حساس نباشید. ولی اگر موفیقت خود را در گرو درس خواندن می بینید با تمام توان و اعتماد به نفس به آن بپردازید.
سارا ساعدی از شهر اردبیل متولد سال ۱۳۸۸ است.
او در چندین پایه جهش تحصیلی داشته است و با ۱۳ سال سن جوانترین شرکت کننده کنکور سال ۱۴۰۱ در رشته تجربی بود.
او توانست حائز رتبه ۱۰۷۷ تجربی و ۲۶۳ زبان در منطقه دو شود.
سارا ساعدی در یک نگاه:
نام شهر: اردبیل
شغل مادر: معلم استثنایی -بازنشسته
شغل پدر : دبیر ادبیات بازنشسته
از چند سالگی یادگیری خواندن و نوشتن را آغاز کردید؟
از ۳ سالگی یادگیری را شروع کردم.
در خانه و نزد مادرم درس های دشوارتر را یاد میگرفتم.
وقتی خواندن و نوشتن را یاد گرفتهام مادرم دو درس ریاضی و علوم را هم به من یاد میداد و سایر کتاب های درسی را خودم می خواندم و برای رفع اشکال از خانواده ام کمک می گرفتم از ۳ تا ۶ سالگی کتاب های اول تا پنجم دبستان را در منزل خوانده بودم.
از چه زمانی تصمیم گرفتید در آزمون های کانون شرکت کنید؟
پایه های قبل از ششم را در منزل و پیش مادرم آموخته بودم و شناختی از فضای مدرسه نداشتم.
در شش سالگی که می خواستم کتاب های پایه ششم را بخوانم تصمیم گرفتم برای آشنا شدن با مدرسه و نحوه طرح سوال از آزمون ها و منابع کانون استفاده کنم.
تا آن زمان در مدرسه امتحان نداده بودم و لازم بود تحت شرایط استاندارد آزمون ها خودم را با دانش آموزان دیگر و وضعیت مدرسه وفق بدهم .
چند سال عضو کانون بودهاید؟
من یک سال در پایه ششم و چهار سال متوالی از نهم تا دوازدهم عضو کانون بوده ام.
در سال تحصیلی ۹۴-۹۵ در حالی که در پایه اول ابتدایی مشغول به تحصیل بودم در آزمون های پایه ششم کانون شرکت می کردم.
چه توانایی خاصی داشتید که باعث شد خانوادهات پیش از رفتن به مدرسه آموزش به تو را شروع کنند؟
در دو سالگی متوجه شدند توجه و تمرکز کافی دارم و مطالب را خوب درک می کنم و همین باعث شد آموزش را زودتر شروع کنند.
تا دو سالگی ۱۲ سوره از جزء سی قرآن را حفظ کرده بودم، بعد از آنکه به هوشم پی بردند، آموزش سواد خواندن و نوشتن را شروع کردند که اگر توانستم، پیش بروم و اگر نشد همان تعلیم قرآنی را ادامه بدهم.
با پیشنهاد چه کسی به کانون آمدید؟ واکنش پدر و مادرتان چه بود؟
مادرم با کانون آشنا بودند و به پیشنهاد ایشان و با همفکری خانواده تصمیم گرفتم در کانون ثبت نام کنم.
بعضی از دانش آموزان میگویند اوایل شرکت در آزمونها برایمان جدی نبود و بعد جدی گرفتیم؟ شما از چه زمانی آزمونها را جدی گرفتید؟
من از ابتدا که در پایه ششم در کانون حضور داشتم به آزمون ها اهمیت زیادی می دادم و بدون غیبت در تمامی آزمون ها حضور پیدا می کردم و عموما هم نتیجه خوبی می گرفتم و در سال دوازدهم فقط یک غیبت داشتم.
استراتژی اصلی شما در مطالعه در سال دوازدهم چه بود؟
به دلیل اینکه معیار در کنکور و امتحانات نهایی کتاب درسی است، من هم سعی می کردم تمام تمرکزم را روی تسلط بر مطالب کتاب بگذارم و پس از مطالعه کتاب درسی به سراغ تست های آموزشی و بعد زماندار بروم تا از یادگیری کامل مطالب کتاب مطمئن شوم و در صورتی که از نتیجه تست ها رضایت نداشتم مجددا به کتاب درسی مراجعه کنم.
بعضی از دانش آموزان تصور میکنند رتبههای برتر کنکور در هیچ درسی مشکل ندارند، ایا این تصور درستی هست؟
خیر، در واقع حتی رتبه های تک رقمی هم نقاط قوت و ضعف دارند و حتی رتبه ۱ کنکور هم تمام دروس را ۱۰۰ درصد درست پاسخ نمی دهد.
نکته مهم این است که بتوانید نقاط قوت و ضعف خود را مدیریت کنید و به تعادل برسانید تا بهترین نتیجه ممکن را کسب کنید.
خود تنظیمی را در روز کنکور به چه صورت انجام دادید؟
فقط لازم بود به خودم یادآوری کنم کنکور هم آزمون دیگری مثل آزمون های جامع سه روز یکبار است و مضطرب شدن فقط وضعیتم را بدتر می کند و با حفظ خونسردی خود تا حدودی از تکنیک های مدیریت زمان استفاده کردم و سعی کردم، دانسته هایم را تا جای ممکن سر جلسه پیاده کنم.
از مدیریت خودتان در جلسهی کنکور چه ارزیابی ای دارید؟
تقریبا اوضاع خوب بود، ولی به دلیل حضور مداوم مراقب ها و مسئولان حوزه که درباره وضعیت ویژه من و سطح سؤالات سوال می کردند، کمی تمرکزم را از دست دادم.
روشهای مدیریت زمان را چند بار تمرین کردید؟
سعی می کردم تکنیک ها را از آزمون های سه روز یکبار شروع کنم، ولی به طرز منسجمی انجام نمی دادم و سعی می کردم به روش خودم مدیریت زمان داشته باشم.
پیوستگی شما به آزمونها در سه سال آخر چقدر بود؟
من همیشه به طور مداوم در آزمون ها شرکت داشتم و روند آزمون ها در طول سال تحصیلی را روندی پیوسته و زنجیر وار می دانستم و در طول سه سال دبیرستان فقط یک بار غیبت داشته ام.
در این دورهای که در کانون بودید، چیزهایی را که یادگرفتید و بعدا نیزادامه خواهید داد، چیست؟
یاد گرفتم برنامه ریزی و پایبندی به آن مهم ترین عناصر موفقیت هستند و برای رسیدن به نتیجه دلخواهم نباید دست از تلاش بردارم و به روند تلاشم با برنامه ای منطقی و مشخص جهت دهم.
در زمان مطالعه چند درصد متنی میخواندید و چند درصد آزمون بود؟
درصد بسیار بیشتری از مطالعه ام متنی بود، ولی طبیعتا در دروس محاسباتی مثل ریاضی و فیزیک و بخش استوکیومتری شیمی وقت بیشتری برای آزمون می گذاشتم.
چند ساعت در روز مطالعه میکردید؟
متغیر بود، ولی از حدود ۷ ساعت تا نهایتا ۱۰ یا ۱۱ ساعت.
آیا درسی بود که در آن روش درس خواندتان را عوض کرده باشید و نتیجه گرفتید؟
خیر. روش هایی که برای مطالعه دروس داشتم، در تمام این سه سال ثابت بوده اند.
از کدام کارنامهها بیشتر استفاده میکردید؟
از کارنامه اصلی و کارنامه اشتباهات استفاده می کردم.
پدر و مادرتان در این دوران چه کمکی به تو میکردند؟
آنها به من روحیه می دادند و در برنامه ریزی کمکم می کردند و فضا را برای درس خواندن من مناسب می کردند.
پدرم معمولا به من روحیه می داد و با من صحبت می کرد و زمان هایی که خسته می شدم امور تفریحم را به عهده داشت و رفت و آمد به کلاس های حضوری هم با او بود.
مادرم هم در برنامه ریزی و تهیه کتاب های موردنیاز و زمان بندی کلاس ها به من کمک می کرد و به مطالعه من نظم می داد و در درس های حفظی برای امتحانات نوبت اول و نهایی کمکم می کرد.
عکس پدر و مادر سارا ساعدی
در این مسیری که طی کردید این طراحی مسیر را از کی شروع کردید؟
مسیر کلی تحصیل من به ۲.۵ سالگی بر می گردد که درس را شروع کردم و باعث شد بتوانم با جلو افتادن از همسالانم پنج سال جهش تحصیلی داشته باشم و موفق شوم در ۱۳ سالگی وارد دانشگاه شوم.
کانون در ۶ سالگی با پذیرفتنم در پایه ششم ابتدایی به من کمک زیادی کرد و باعث شد با در اختیار داشتن بستری مناسب برای مقایسه و رقابت سالم با افراد هم پایه ام مسیر روشنی پیش روی خود داشته باشم و از توانایی هایم برای ادامه مسیر تا اینجا مطمئن شوم.
توصیهی شما برای کسانی که قرار است سال آینده کنکور دهند، چیست؟
هیچگاه از برنامه راهبردی جدا نشوید و در هر شرایطی به آن اعتماد کنید و مطمئن باشید با پایبندی به پیشروی برنامه قادر خواهید بود مطالب را چندین بار مرور کنید و از کامل بودن یادگیریتان مطمئن شوید و در صورتی که از یک آزمون عقب ماندید باز هم فرصت جبران خواهید داشت. ضمنا دست از تلاش برندارید و به پایان زیبایی که برای مسیر خود رقم خواهید زد فکر کنید تا خسته نشوید.
و در آخر آیا مطلبی خارج از سوالات هست که بخواهید بیان کنید؟
در پایان جا دارد تشکر ویژه ای از سرکار خانم مداح مسئول نمایندگی اردبیل داشته باشم که با اعتماد به من و حمایت بی دریغ شرایط ویژه ای را فراهم آوردند تا با وجود سن کم در ۶ سالگی بتوانم در پایه ششم ابتدایی با دیگر دانش آموزان وارد رقابت شوم؛ چرا که متاسفانه تا آن زمان هیچ حمایتی از من صورت نگرفته بود و شرکت در آزمون های قلمچی باعث شد به فراشناخت برسم.
منبع : ساتین