خلاصه بخش اول خدمات متقابل اسلام و ایران (بخش اول) ، خلاصه بخش اسلام از نظر ملیت ایرانی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران
خلاصه خدمات متقابل اسلام و ایران (بخش اول)
بخش اول : اسلام از نظر ملیت ایرانی
نکات و سوالات مهم بخش اول خدمات متقابل اسلام و ایران
ملت پرستی در عصر حاضر
تمام مسلمانان جهان توجه خاصی به مساله ملیت دارند اما غرق شدن برخی از آنها در ملیت پرستی مانع بزرگی برای وحدت مسلمانان شده است. زیرا از نظر اسلام همه عناصر ها علی السوا برابر هستند و فکر ملیت پرستی برخلاف اصول تعلیماتی اسلامی است.
به مانند گذشته که اسلام از ملل مختلف، جامعه اسلامی را تشکیل داده بود در قرون جدید نیز جمعیت ۷۰۰ میلیونی از ملل مختلف آرمان، فکر، احساسات واحدی دارند.
مثل جمعیت ۱/۵ میلیون نفری سالانه مراسم حج و هر اندازه هم جدایی بین آنهاست مربوط به قدرت های اروپایی و امریکایی است.
واژه ملت در زبان عربی و قرآن
واژه ملت کلمه ای عربی به معنای راه و روش است.
ملت در اصطالح قرآن راه و روش و طریقه ای است که از طرف یک رهبر الهی بر مردم عرضه شده است و به عبارتی یک مجموعه فکری و عملی و یک روشی است که مردم باید طبق آن عمل کنند مانند: (ملةابیکم ابراهیم)
راه و روش پدر شما ابراهیم
از نظر راغب اصفهانی علت اینکه یک طریقه الهی، ملت نامیده می شود این است که از طرف خدا املا و دیکته شده است. .
ملت, آن راه و روش هایی است که از طرف خدا به پیامبر دیکته شده تا هم آنها را به مردم ابلاغ کند و هم به وسیله آن مردم را رهبری کند. به همین دلیل بعضی ملت ها را به این پیامبران نسبت می دهیم مثال می گوییم ملت محمد. پس دو نکته مهم:
ملت همان دین است
واژه ملت نزدیکی زیادی به واژه مکتب دارد.
از نظر معنی که مکتب یک روش و مسلک/ از نظر دیکته کردن که در هر دو گنجانده شده است.
علمای فقه اللغه معتقدند که لغت دین را می توان هم به خدا و هم به فرد پیرو اضافه کرد: دین الله دین زید، دین عمرو، ولی کلمه ملت نه به خدا و نه به فرد پیرو اضافه نمی شود بلکه به آن رهبری که از طرف خدا مامور رهبری مردم بر طبق طریقی خاص است اضافه می شود مانند ملت ابراهیم.
ملت در اصطالح امروز فارسی
این اصلاح جدید و غلط از واژه ملت از بعد مشروطیت و در نتیجه مضاف الیه قراردادن آن برای کلمه ای دیگر پیروان ملت ابراهیم شکل گرفت و کم کم پیروان حذف شد و شد ملت ابراهیم و کار به جایی رسید که اکنون می گویند ملت ایران و ملت عرب و….و تعریف جدید از آن به معنی یک واحد اجتماعی که دارای سابقه تاریخی واحد و قانون و حکومت واحد احیانا آمال و آرمان های مشترک و واحد می باشد شکل گرفت. .
ملیت از نظر اجتماعی
خانواده : کوچکترین واحد اجتماعی است و زندگی خانوادگی خیلی قدیمی است و حتی به اجداد حیوانی انسان نیز برمی گردد. .
قبیله : واحد بزرگتر از خانواده و زندگی قبیله ای مجموعه خانواده هایی را که در جد اعلی با هم مشترک اند در بر میگیرد. .
ملت:
الف: واحد تکامل یافته تر از قبیله و شامل مجموع مردمی می شود که حکومت واحد و قانون واحدی بر آنها حکومت می کند . .
ب :ممکن است از مجموع قبایلی فراهم شده باشد که در اصل و ریشه و خون با هم شریکند
شکست ایرانیان از مسلمانان
شکست ایرانیان یعنی ساسانیان از مسلمانان: عظمت و واقعیت اسلام را در مقابل ایرانیان بهتر نمایان ساخت.
از دیدگاه سطحی, علت شکست سپاه عظیم ایرانیان در مقابل لشکر اندک مسلمانان قدرت روحی و ایمانی مسلمانان بود. .
امام علی علیه السلام : و حملوا بصائر هم علی اسافهم )همانا بینش های روشن خویش را بر دوش شمشیر های خویش حمل می کردند .
این تعبیر را امام علی برای مومنان زمان رسول خدا آورده است و مناسب مومنانی که در جنگ اسلام با ساسانیان پیروز شدند .
مهم
مهمترین و اصلی ترین عامل شکست حکومت ساسانی از مسلمانان
1. ناراضی بودن ایرانیان از وضع دولت
2.آیین و رسوم احجاف آمیز دولت ساسانی بود.
در زمان ساسانی اجتماع طبقاتی زیادی وجودی داشت:
مثال آتشکده های طبقات مختلف و تفکیکی برای اغنیا و کارگردان داشت؛ تعلیم و تعلم تنها در انحصار اعیان زادگان و موبدان بود.
در آن زمان دین زردتشت به دست موبدان فاسد افتاده بود. و در صورت نیامدن اسلام به ایران، چون تمام مراکز علمی، فرهنگی ایران را مسیحیت تسخیر کرده بود. مسیحیت غالب می شد . زردتشتیان دچار غرور و تعصب های خشک و سنت های غلط بودند و نمی توانستند در مورد آزادی عدالت و … بیاندیشند و در واقع با ورود اسلام به ایران مسیحیت از زردتشتی گری بیشتر ضرر کرد چون اسلام جای مسیحیت را در ایران گرفت.
بی عالقگی مردم ایران به حکومت ساسانی و دستگاه دینی و روحانیتشان باعث شد سربازانشان در جنگ با مسلمانان رغبت نداشته باشند و شکست بخورند.
ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبیات ایران: پرفسور آرنولد گفت:
موبدان نه تنها نسبت به علمای سایر ادیان بلکه در برابر کلیه فرق مخالف ایران و مانویان و مزدکیان و عرفانی مسیحی گنوستیک وامثالهم تعصب نشان می دادند و بدین سبب به شدت مورد بی مهری و نفرت جماعات زیادی قرار گرفته بودند.
نفوذ آرام و تدریجی
با گذشت زمان ارادت ایرانیان نسبت به اسلام بیشتر شد و آداب و رسوم پیشین خود را ترک می کردند .
بهترین مثال، ادبیات فارسی است که نشان دهنده آن است که نفوذ اسلام در آثار ادبا و شعرای مشهور قرون ۶ و ۷ از نفوذ آن در آثار شعرای قرون ۴ و ۵ بیشتر است رودکی و فردوسی در مقایسه با مولوی و سعدی و حافظ و نظامی و جامی هرچه استقلال سیاسی ایرانیان بیشتر شده اقبال آنها به معنویات و واقعیات اسلام فزونی یافته است مثل طاهریان و آل بویه
شکست ایرانیان از مسلمانان
زبان فارسی
مذهب تشیع
ایرانیان نه توجه شان به زبان فارسی به عنوان ضدیت با اسلام یا عرب بود و نه زبان عربی را زبان بیگانه می دانستند، انها زبان عربی را زبان اسالام می دانستند نه زبان قوم عرب، و چون اسلام را متعلق به همه میدانستند زبان عربی را نیز متعلق به خود و همه مسلمانان می دانستند.
اگر به زبان عربی توجه خاصی می شود جون بر خلاف زبان های دیگر زبان یک قوم و ملت نیست بلکه زبان یک کتاب به نام قرآن و در واقع زبان دین است.
به نقل مسعودی در التنبیه و االشراف زید بن ثابت به دستور پیامبر اکرم زبان های فارسی، رومی، قبطی، حبشیَ را از افرادی که در مدینه بودند و یکی از این زبان ها را می دانستند آموخته بود و سمت مترجمی رسول اکرم را داشت.
ایرانیان پس از قبول اسلام باز به زبان فارسی تکلم کردند هیچ جای تعجب و شگفتی نیست و به تعبیر دیگر این دو به یکدیگر ربطی ندارد که مغرضان، آن را نشانه عدم تمایل ایرانیان به اسلام بدانند.
یکی از موقعیت های اسلام این است که ملل مختلف با زبان ها و فرهنگ های گوناگون آن را پذیرفته اند و هر یک به سهم خود و با ذوق و فرهنگ و زبان مخصوص خود خدماتی کرده اند.
اگر به گذشته احیای زبان فارسی توجه کنیم میبینیم که گاهی اوقات خود اعراب بیشتر از ایرانیان در احیای زبان فارسی کوشیدند. مثلا بنی عباس که ریشه عرب داشت و عرب نژاد بود، با بنی امیه که اساس سیاستشان قومیتو نژاد و عنصرپرستی عربی بود مبارزه می کرد و هر چه را که باعث برتری غیر عرب به عرب می شد را تقویت می کرد به همین دلیل به گسترش زبان فارسی پرداخت.
تشیع ایرانیان
توجه زیاد به روح و حقیقت اسلام توسط ایرانیان و زیان بسیار دیدن از تبعیضات باعث شد تا ایرانیان طرفدار خاندان رسالت بشوند.
اکثریت مردم ایران از زمان صفویه به بعد شیعه شدند. .
حقیقت این است که علت تشییع ایرانیان و علت مسلمان شدنشان یک چیز است؛
ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دید و گمگشته خویش را در اسلام یافت.
ایرانیان روح اسلام و معنی اسلام را در نزد خاندان رسالت یافتند، فقط خاندان رسالت بودند که پاسخگوی پرسش ها و نیازهای واقعی روح ایرانیان بودند.
آن چیزی که بیش از هر چیز دیگر روح تشنه ایرانی را به سوی اسلام می کشد عدل و مساوات اسلامی بود.
معاویه در نامه ای به زیاد بن ابیه والی عراق از او خواست که ایرانیان مسلمان را با عرب همپایه قرار ندهد
مثلا:ا عراب از آنها زن بگیرد و ارث ببرد ولی ایرانی ها نتوانند.
امام علی (ع) فرمودند (همه از آدم و آدم از خاک است. عرب بر عجم فضیلت ندارد،فضیلت به تقوا است نه به نژاد و نسب و قومیت و ملت.) یکسان بودن عرب و عجم است
سلام مطلب خیلی خوبی بود لطفا ادامه رو هم بذارید ممنون