معنی درس دوم فارسی هفتم ، معنی درس دوم فارسی هفتم چشمه معرفت ، نکات درس دوم فارسی هفتم ، معنی کلمات کژال فارسی هفتم ، معنی کلمات درس دوم فارسی هفتم چشمه معرفت
معنی درس دوم فارسی هفتم
کلمات و شعر های درس 2 فارسی هفتم
نام درس : چشمه معرفت | موضوع : معنی کلمات – معنی شعر | پایه هفتم
کلمات و شعر های درس 2 فارسی هفتم
معنی شعر های فارسی هفتم
درس دوم :: چشمه معرفت
معنی درس چشمه معرفت فارسی هفتم
✅ معنی و آرایه ها :
🔹بند اول : ص ۱۸
کنجکاوی : پرسشگری
کشف کردن : پیدا کردن
( نوجوانی ، کنجکاوی ، خستگی ناپذیری ) و ( فراگرفتن، فهمیدن، کشف کردن ) مراعات نظیر دارند.
سر زدن : کنایه از دیدار و بازدید
🔹بند دوم ص ۱۸
نگاه های کنجکاوانه : دقیق
نگاه های تشنه : تشخیص
درس بزرگ طبیعت : تشبیه
گوش، چشم ، دل ، روح : مراعات نظیر یا تناسب
گوش و چشم دادن : بادقت گوش دادن و با دقت نگاه کردن
دل دادن : عاشق شدن و کنایه از با تمام وجود توجه کردن
روحم چنان غرق فهمیدن بود : روح و جانم لبریز درک کردن بود
روحم از هیجان می لرزید: تشخیص
چشمه های معرفت : تشبیه
سر باز کردن : جاری شدن
چشمه های معرفت از درون من سر باز خواهند کرد : تمام وجود پر از معرفت و شناخت خدا خواهد شد
آب های زلال و .. فهم و دانایی : تشبیه
آب ،سرد،زلال،گوارا : مراعات نظیر
کلاس شگفت آفرینش : تشبیه
عظمت و جلال: ترادف
🔹بند سوم ص ۱۸
غرقه : محو ، مبهوت
نوازش لطیف آب : تشخیص
آب ، جوشش ، چشمه ، لطیف ،خنکی : تناسب
🔹بند چهارم ص ۱۸
روح مذاب : اشاره به جاری و روان بودن آب که مانند روح ، صفت زندگی بخشی دارد
تشبیه آب به روح
آب می رفت : تشخیص
دهان خشک زمین : تشخیص
نگاه های پژمرده ی درختان : تشخیص
درخت تشنه : تشخیص
رگ های خشکیده جوی های مزرعه : تشبیه
کوچه باغ های مرده : تشخیص
🔹بند اول ص ۲۰
سبزه ها و کشته های سیراب : تشخیص
شاخه ی دست : اضافه تشبیهی
دعا می کردند : تشخیص
اشاره به بیت مولوی :
این درختانند همچون خاکیان / دست ها بر کرده اند از خاکدان
با زبان سبز و …
گوش نسیم : تشخیص
آمین : درخواست اجابت دعا
آمین می گفتند : تشخیص
باغ و صحرا و درخت و بوته : تناسب
رفاقت و خویشاوندی با ساقه ها : تشخیص
عظمت و بزرگی : ترادف
🔹بند دوم ص ۲۰
نسیم مانند مادری مهربان : تشبیه
ادب می آموزد : تشخیص
کودکان : استعاره از گیاهان
کودک ،جوان ، نوزاد : تناسب
تشبیه نهالها به نوجوان و بوته ها به نوزاد
احترام و وداع نهال ها : تشخیص
خم شدن سر بوته ها برای وداع : تشخیص
سبزه های معصوم : تشخیص
تشبیه برگ سبز درختان به کتابی برای خداشناسی
برگ درختان، نظر هوشیار، ورقش : ترکیب اضافی
درختان سبز : ترکیب وصفی
✅ بررسی روان خوانی« #کژال »
کَژال، داستان کوتاهی است از خانم طاهره ایبد. درون مایه این داستان بر مقاومت و ایستادگی در برابر تهاجم بدخواهان و جان فشانی کردن برای حفظ خانه و هم نوع و سرزمین و دفاع از هستی انسان، تأکید دارد .
🔹زاویه ی دید این داستان ، روایت به شیوه ی سوم شخص مفرد است .
🔹شخصیّت ها :
1- کَژال : مادری که کودک شیرخواره در آغوش دارد و برای دیدن عمه کابوک روانه می گردد.
یادآوری : کِژال در زبان کردی به معنی دختر زیبا و رعنا و چشم عسلی است . گویا با واژه غزل و غزال از دید ریشه شناسی، پیوندی دارد .
2- روناک : کودک شیرخوار و دختر قنداقه ی کژال .
3- گرگ : که بر سر راه کژال نمایان می شود و کودک قنداقه ی کژال را می رباید .
4- هَه ژار : شوهر کژال که در داستان حضور ندارد و فقط این کژال است که در برابر گرگ فریاد می زند و او را به کمک می طلبد .
5- آزاد : جوان کشاورز روستایی که به کمک کژال می آید و پنجه در چنگال گرگ می افکند و با او درگیر می شود و پس از مدّتی درگیری با آن ، سرانجام گرگ را از پا درمی آورد ، هرچند که خود نیز زخم فراوان دارد و نفس هایش به شماره می افتد امّا روناک را نجات می دهد .
🔹نثر داستان ، یک دست و روان است . نویسنده در چند مورد از گویش کردی بهره گرفته است.
🔹طاهره ایبد :
متولّد دی ماه 1342 شیراز است. کتاب های داستانی ایشان:
1- باغچه توی گلدان
2- به هوای گل سرخ
3- خانواده آقای چرخشی
معنی کلمات چشمه معرفت فارسی هفتم
🍂 لپ : گونه
🍂 قُنداقه : پارچه ای که نوزاد را در آن می پیچند
🍂 روله : فرزند به زبان کردی
🍂 گالش : نوعی کفش قدیمی زنانه (کفش لاستیکی)
🍂 خیش : وسیله ای برای شخم زدن، گاو اهن
🍂 پاره ی تن : فرزند عزیز(کنایه)
🍂 مویه : گریه کردن مویه کنان : گریه کنان
🍂 زار زدن : گریه کردن
🍂 دایه : مادر
🍂 هراسان : ترسان
🍂 دندان برسر دندان ساییدن : کنایه از خشمگین بودن
🍂 خُرناسه : صدایی که در حالت خواب از گلو بیرون می اید .
🍂 معطّل : منتظر، بی کار، بلا تکلیف
🍂 مَجال : فرصت، وقت لازم
🍂 زُل زدن : خیره شدن
🍂 پا برهنه : بدون کفش
🍂 تقلا : کوشش، تلاش
🍂 هق هق : صدای بریده بریده ی گریه طولانی
🍂 خشکش زد : مات و مبهوت شد.
معنی کلمات روان خوانی کژال فارسی هفتم
🍂 بغل زد : بغل کرد
🍂 دهکده : منظور مردم دهکده
🍂 لپ : گونه
🍂 قنداقه : پارچه ای که نوزاد را در آن می پیچند.
🍂 روله : فرزند، عزیز
🍂 گالش : کفش
🍂 پی : به دنبال
🍂 خیز : پریدن
🍂 تن کژال مثل علفی در باد می لرزید : تشبیه
🍂 خیز کرد : پرید
🍂 گرگ دستهایش را مثل تیغه داس در هوا می چرخاند : تشبیه
🍂 تیرک : ستون
🍂 خاکم به سر : ضمیر میم در اینجا بخاطر نوع گویش جابجا شده است، خاک به سرم
🍂 خیش : گاوآهن
🍂 خیش می کشید : شخم می زد، می خراشید
🍂 مویه : شیون، ناله، زاری
🍂 روناک مثل بره ای دست هایش را در هوا تکان می داد : تشبیه
🍂 کوبیدند : ضربه زدند، زخمی کردند
🍂 معطل نماند : صبر نکرد
🍂 درهم پیچید : گلاویز شد
🍂 بدَرد : پاره کند
🍂 مجال : مهلت
🍂 قوه : توان، نیرو
🍂 تقلا : دست و پا زدن