واژه های درس دوازدهم فارسی ششم ، متضاد درس ۱۲ فارسی ششم ، معنی درس ۱۲ فارسی ششم ، توضیح درس ۱۲ فارسی ششم ، هم خانواده درس دوازدهم فارسی ششم ، معنی کلمات درس ۱۲ فارسی ششم
معنی کلمات و متضاد و هم خانواده درس دوستی و مشاوره
دوستی و مشاوره فارسی ششم / درس 12 فارسی ششم با جواب
معنی کلمات درس دوازدهم فارسی ششم
ناگزیر : ناچار
حکیم : دانشمند
بِه : بهتر
مردمی : انسانیت ، انسان بودن
احسان : نیکی
کهن : قدیمی
طلب : درخواست
همی طلب : انتخاب کن – بگیر – درخواست کن
سازگاری : سازش
مشفق : دلسوز – مهربان
با تو نیم دوست باشند : با تو کمی دوست باشند
یک دل : صمیمی
مشاورت : مشورت – همفکری
قوی رایی : هوشمندی
تمام عقلی : عاقل بودن – دانایی
پیش بینی : آینده نگری
مَثَل : مثال
ولایت : شهرها
در میان کارها بوده : کارهای زیادی انجام داده
تدبیر : چاره اندیشی – فکر کردن
جهان دیده : باتجربه
خاطر : اندیشه
تیزتر : قوی تر
تدبیر ده تَنه چون زور ده مَرده باشد : تصمیمی که توسط ده مرد گرفته می شود مانند زور ده نفر قوی و نیرومند است
فهم : درک کردن
متفّق : اتفاق داشتن – هماهنگ بودن
پیش آید : اتفاق افتد
شغل : کار
فضیلت : برتری
تعالی : بلند مرتبه
ضعیف رأیی : کم عقلی
وشاورهم فی الامر: در کارها (با مردم) مشورت کن
معنی صفحه ۸۴ فارسی ششم درس دوستی (درس 12)
بدان؛ ای پسر که مردمان تا زنده اند از دوستان نا گزیرند که مرد اگر بی برادر باشد به که بی دوست
معنی: ای پسر! بدان که مردم تا زمانی که زنده اند نیازمند دوست هستند که انسان اگر بی برادر باشد بهتر از آن است که دوست نداشته باشد
از آنکه حکیمی را پرسیدند که دوست بهتر است یا برادر. گفت: برادر نیز، دوست به.
معنی: از دانایی پرسیدند که دوست بهتر است یا برادر؟ گفت: بهتر است که برادر هم دوست انسان باشد
پس به کار دوستان اندیشه کن و دوستی ایشان به مردمی و احسان، تازه دار
معنی: پس درباره ی دوستانت فکر کن و دوستی خود با آن ها را با رفتارهای انسان دوستانه و نیکی کردن تازه کن
و چون دوست نو گیری، پشت بر دوستان کهن، مکن.
معنی: و اگر دوست جدید پیدا کردی به دوستان قدیمی بی توجهی نکن
دوست همی طلب و دوستان کهن را برجای همی دار تا همیشه بسیار دوست داشته باشی
معنی: همواره به دنبال پیدا کردن دوست باش و دوستان قدیمی را هم نگه دار تا همیشه دوستان زیادی داشته باشی
ودیگر با مردمانی که با تو به راه دوستی روند و” نیم دوست” باشند، نیکویی و سازگاری کن.
معنی: وبا انسان هایی که با تو رفتارهای دوستانه دارند ولی صمیمی نیستند، خوب رفتار کن و همدلی کن وبا آن ها سازگار باش
و در هر نیک و بد به ایشان مشفق باش تا چون از تو مردمی بینند، دوست یکدل شوند.
معنی: و در خوبی و بدی زندگی نسبت به آنان دلسوز باش تا به خاطر رفتار انسان دوستانه ی تو، با تو یکدل و صمیمی شوند
هم خانواده ها درس دوازدهم فارسی ششم
حکیم: حاکم، حکما، حکم، محکوم
پرسید: پرسش، پرسان، پرسشگر
احسان: حُسن، تحسین، مُحسن، اَحسن، احسنت، مَحاسن
کهن: کهنه، کهنسال
طلب: طالب، مطلوب
نیکویی: نیکو، نیکان
سازگاری: سازش، سازنده، سازمان
مشفق: شفیق، شفقّت
متضاد درس دوازدهم فارسی ششم
زنده ≠ مرده
مرد≠ زن
دوست ≠ دشمن
بِه ≠ بد
بی دوست ≠ دوستدار
حکیم≠ نادان
بهتر≠ بدتر
اندیشه ≠ جهل
احسان ≠ خساست
طلب ≠ دادن
کهن ≠ نو
نیکویی ≠ بدی
سازگاری ≠ نا سازگاری
مشفق ≠ نا مهربان
یکدل ≠ ریاکار
معنی صفحه ۸۵ فارسی ششم درس مشاوره
مشاورت کردن در کارها از قوی رایی مردم باشد و از تمام عقلی و پیش بینی؛ چه هر کس را دانشی باشد و هر یکی چیزی داند؛ یکی بیشتر و یکی کمتر و یکی دانشی دارد و هرگز کار نبسته است و نیاز موده و یکی همان دانش داند و کار بسته است و آزموده؛ مثل این، چنان باشد که یکی باشد که بسیار سفر ها کرده باشد و جهان بسیار دیده و سرد و گرم چشیده و در میان کار ها بوده با آن کس برابر نتوان کرد که هرگز سفر نکرده باشد و ولایت ها ندیده و از این رو، گفته اند: «تدبیر با دانایان و پیروان و جهان دیدگان باید کرد».
معنی: مشورت در کارها نشان هوشمندی و عاقل بودن و آینده نگری است چون هر کس دانشی دارد و چیزی بلد است؛ بعضی ها بیشتر میدانند و بعضی ها کمتر بعضی ها دانشی دارند و هرگز از آن استفاده نکرده اند و آن را امتحان نکرده اند و بعضی های دیگر همان دانش را دارند و از آن استفاده نیز کرده اند و آن را امتحان نیز کرده اند.
مثلاً کسی که سفر ها زیادی کرده باشد و دنیا را دیده باشد و سرد و گرم روزگار را چشیده باشد و کار های بسیاری را تجربه کرده باشد با کسی که هرگز سفر نکرده باشد و شهر های مختلف را ندیده باشد نمی تواند یکسان باشد. به همین دلیل گفته اند: «برای چاره اندیشی باید با دانایان و کهن سالان و افراد با تجربه مشورت کرد»
و نیز یکی را خاطر تیز تر باشد و در کار ها زودتر تواند دید و یکی کند فهم باشد و تدبیر ده تنه چون زور ده مرده باشد.
معنی: و همچنین یکی هوش بیشتری دارد و نتیجه کار ها را زودتر می تواند پیش بینی کند و یکی هوش کمتری دارد و این توانایی را ندارد، همانطور که زور ده نفر از روز یک نفر بیشتر است فکر و اندیشه ده نفر هم از فکر و اندیشه
یک نفر قوی تر است .
همهی جهانیان متفق اند که هیچ آفریده، دانا نر از پیغامبر (ص) نبوده است و با این همه فضیلت معجزات که او را بود، خدای (تعالی) او را میفرماید: «و شاورهم فی الامر» یا محمد چون کاری کنی و یا مهمی تو را پیش آید با یاران خویش تدبیر کن.
معنی: همه جهانیان به این موضوع عقیده دارند که هیچ آفریده ای در دنیا داناتر و عاقل تر از پیامبر (ص) نبوده است و با این همه خردمندی و معجزه ها که پیامبر داشت، خدای بلند مرتبه به او میفرماید: «در کار ها با آنان مشورت کن»، ای محمّد زمانی که می خواهی کاری را انجام بدهی و یا مسئله مهّمی پیش آمد با مشورت با یاران خودت چاره اندیشی کن برای آن کار.
مشورت نا کردن در کارها، ضعیف رایی باشد و هیچ شغلی بی مشورت، نیکو نیاید.
معنی: مشورت نکردن در کارها نشانهی بی خردی است و هیچ کاری بدون مشورت درست انجام نمیشود.
اگر معنی بالا را دوست نداشید از معنی زیر استفاده کنید
مشاورت کردن در کارها از قوی رأیی مردم باشد واز تمام عقلی و پیش بینی
معنی: هم فکری کردن در کارها نشانه ی داشتن فکر قوی، کمال عقل وآینده نگری انسان است
چه هر کس را دانشی باشد و هر یکی چیزی داند؛ یکی بیشتر و یکی کمتر
معنی: هر کس علم و دانشی دارد و چیزی می داند. یکی بیشتر و یکی کمتر
و یکی دانشی دارد و هرگز کار نبسته است و نیازموده و یکی همان دانش داند و کار بسته است و آزموده
معنی: و یکی علم ودانشی دارد و هرگز از آن استفاده نکرده و آن را آزمایش نکرده است و کسی دیگر همان علم ودانش را داشته و ازآن استفاده کرده و به کار برده است
مثل این چنین باشد که یکی باشد که بسیار سفرها کرده باشد و جهان بسیار دیده و سرد و گرم چشیده و درمیان کارها بوده با آن کس برابر نتوان کرد که هرگز سفر نکرده باشد و ولایت ها ندیده
معنی: این همانند آن است که یکی زیاد سفر کرده و بسیار دنیا را دیده است و باتجربه شده باشد
و در جریان خیلی از کارها بوده است با کسی که هرگز سفر نکرده و جاهای مختلف را ندیده باشد قابل مقایسه نیست
و از این رو، گفته اند: ” تدبیر با دانایان و پیران و جهان دیدگان باید کرد “.
معنی: به همین دلیل گفته اند که درکار ها باید با افراد دانا، پیران و انسان های دنیا دیده چاره اندیشی کرد
ونیز یکی را خاطر تیزتر باشد و در کارها زودتر تواند دید و یکی کند فهم باشد.
معنی: همچنین ممکن است یکی باهوش تر باشد و زودتر نتیجه و عاقبت کارها را تشخیص دهد و یکی کند ذهن باشد
و تدبیر ده تنه چون زور ده مرده باشد.
معنی: همان طور که زور ده نفر، بیشتر از زور و توان یک نفر است، فکر و اندیشه ی ده نفر نیز بهتر از فکر یک نفر است
همه ی جهانیان متفق اند که هیچ آفریده، دانا تراز پیغامبر(ص) نبوده است
معنی: همه ی مردم دنیا با هم موافق هستند که هیچ آفریده ای داناتر ازپیامبر نبوده است
و با این همه فضیلت و معجزات که او را بود خدای )تعالی( او را می فرماید: ” و شاورهم فی الامر”
معنی: و با این همه برتری ها و معجزات که داشت خداوند به او می فرماید در کارها با آن ها مشورت کن
یا محمد چون کاری کنی ویا مهمی تو را پیش آید با یاران خویش تدبیر کن.
معنی: ای محمد هر گاه خواستی کاری انجام دهی یا مسئله ی مهمی برای تو پیش آمد با دوستان خود چاره اندیشی کن
مشورت نا کردن در کارها، ضعیف رأیی باشد و هیچ شغلی بی مشورت، نیکو نیابد.
معنی: مشورت نکردن در کارها، نشانه ی سستی فکر است و هیچ کاری بدون مشورت درست انجام نمی شود
هم خانواده ها درس دوازدهم فارسی ششم
مشاورت: مشاوره، شورا، مشورت
قوی: مُقَوی، اَقویا، قُوا، تقویت
آزمود: آزمایش، آزمودن، آزمایشگاه، آزمون
ولایت: والی، ولی، اولیا، مُتِوَلّی
تدبیر: تَدَبُّر، مُدبِّر
معجزه: اعجاز
تعالی: مُتعالی، عالی، مَعالی، علی
امر: اوامر، امیر، امارت، اُمرا
مهم: اَهَم، مُهمّات
ضعیف: تضعیف، ضعف
فضیلت: فضل، فضایل، فاضل، اَفضل، فُضا
متضاد درس مشاوره فارسی ششم
مشورت≠ خود رایی
برابر≠ نا برابر
قوی رایی ≠ ضعیف رایی
تدبیر≠ بی تدبیری
بیشتر≠ کمتر
دانایان≠ جاهلان
نیازموده≠ آزموده، آموزش دیده
پیران ≠ جوانان
آزموده ≠ نا آزموده
جهان دیدگان ≠ بی تجربه ها
سرد ≠ گرم
خاطر تیز تر≠ جاهل تر، کند فهم
متّفق≠ مخالف
نیکو≠ نا پسند
پیام کلی درس دوستی و مشاوره
– اهمیت دوست
– دوست یابی
– فواید مشورت کردن