لغات درس دوم فارسی پنجم ، کلمات درس دوم فارسی پنجم ، معنی لغات درس دوم فارسی پنجم ، لغت های درس دوم فارسی پنجم
لغات درس دوم فارسی پنجم (معنی، متضاد و هم خانواه)
معنی شعر و لغات درس فضل خدا
📚 معنی فضل خدا فارسی پنجم
🔴 درس اول : صفحه 18
معنی بیت اول » بخش و نعمت های خداوند را چه کسی میتواند بشمارد ( یعنی آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست )
/ چه کسی می تواند یکی از هزاران نعمت خدا را شکر بگوید ( یعنی کسی نمی تواند این همه نعمت را شکر کند )
معنی بیت دوم » خداوند دریا و خشکی و درختان و انسان را آفرید
خورشید و ماه و ستارگان و شب و روز را به وجود آورد
معنی بیت سوم » (به فرمان خدا ) بر اثر تابش نور آفتاب خاک مرده و بی روح جان می گیرد
تمام این خاک به بوستان و باغ میوه و سبزه و دشت الله تبدیل می شود
معنی بیت چهارم » ( به فرمان خدا ) ابر به وسیله باران به ریشه درختان بی جان آب داد
شاخه های خشک و برهنه را دوباره سرسبز کرد
معنی بیت پنجم » تنها انسان نیست که خدا را ستایش و شکر می کند
بلکه هر بلبلی که بر روی شاخه ها آواز می خواند خدا را ستایش می کند
معنی واژه های فضل خدا پنجم
فضل : بخشش
بحر : دریا
بر : خشکی
لیل : شب
اجزا : جمع جز، بخش ها
تاثیر : اثر کردن
شاخ برهنه : شاخه بدون برگ و میوه
بنی آدم : انسان
شاخسار : شاخه های درختان
از پشت کوه بیرون آمد : طلوع کرد
تحسین می کرد : آفرین می گفت
خورشید نورش را پنهان کرد : غروب کرد
برکه : آبگیر
مغرور : خودخواه، متکبر
به شگفت آمد : تعجب کرد
جذب : چیزی را به سوی خود کشیدن
مشخص : معلوم
جالیز : کشتزار خربزه
از کار خدا سردر نمی آورم : متوجه رازهای
خدا نمی شوم
شکرت : شکر تو را
شمار کردن : شمردن، حساب کردن
که : چه کسی
انجم : ستارگان
نهار : روز
خاک مرده : خاک خشک و بی حاصل
بیخ : بن ، اساس
توحیدگوی : ستایش کننده
زمزمه : نغمه، سرود، آواز
حسرت می خورند : افسوس می خوردند
سراغ : در جستجوی چیزی رفتن
غرور : سربلندی
خود بینی : غرور، تکبر
نسیم مالیم : باد آرام
گلبرگ : برگ گل
تشکر : سپاس گزاری
لب به سخن باز کرد : شروع به حرف زدن کرد
خالق : آفریننده
کردگان : درخت گردو
ناگهان : غیر متنظره
بالی وحشتناکی : گرفتاری سختی
واژگان مخالف (کلمات متضاد) فضل خدا پنجم
بحر ≠ بر
لیل ≠ نهار
مرده ≠ زنده
برهنه ≠ پوشیده
بزرگ ≠ کوچک
زیبا ≠ زشت
خواب ≠ بیدار
مغرور ≠ فروتن ، متواضع
غمگین ≠ شاد
کلمات هم خانواده فضل خدا پنجم
فضل : فاضل،فضیلت
انجم : نجوم
شکر : شاکر ،تشکر
تاثیر : موثر، اثر
تعریف : معرفی
دیدن : دید، دیدار